02122840680
درج شده توسط فرنام فرتوت
1540 (0) چاپ صفحه

معمولا وقتی صحبت از مکانیزم و قوانین یک بازی رومیزی به میان می‌آید، بخش مهمی از آن به بررسی آنکه هر بازیکن طی نوبت خود به چه کارهایی می‌تواند بپردازد اختصاص می‌یابد. بیشتر بازی‌های رومیزی مدرن (مخصوصا بازی‌های با گیم پلی پیچیده‌تر) شامل دورهای پیاپی می‌باشند که در هرکدام بازیکنان یک یا چند نوبت دارند و طی نوبت خود امکان انجام کارهای متنوع یا ثابتی را در اختیار دارند. گاهی اوقات علاوه بر اعمال بازیکنان تغییرات دیگری تحت عنوان رویداد و یا نام‌های دیگر در بازی اعمال می‌شود که مجموع آن‌ با نوبت‌های بازیکنان، یک دور از بازی را تشکیل می‌دهد.

اما برای خلق آثار متفاوت، همواره ایده‌های نوآورانه و جدید مورد نیاز است؛ چیزی که در دنیای بازی‌های رومیزی به وفور شاهد آن بوده‌ایم و به دور از اغراق بعضی از این ایده‌های نو، آنقدر هوشمندانه بودند که توانستند دنیای بازی‌های رومیزی را متحول کنند و نه تنها الهام بخش طراحان دیگری در گوشه و کنار دنیا باشند، بلکه موجب افزوده شدن سبک‌های جدیدی به دنیای بازی‌ها بشوند.

ایده‌ی بازی‌های همزمان و یا Real-Time در واقع سیستم سنتی وقت نامحدود جهت اندیشیدن و بازی به نوبت را به چالش کشید و بازی‌بازان برای تجربه‌ی این مکانیزم باید از مهارت‌های جدیدی از جمله تصمیم گیری سریع و سرعت عمل بهره گیرند. بهره گیری از این مکانیزم در بازی سبب می‌شود تا سطح هیجان بازی شدیدا افزایش یابد و مخاطبان جدیدی را جذب محصول کند؛ مخاطبینی که شاید هرگز حاضر به تجربه‌ی بازی‌های اروپایی و منتظر ماندن برای پایان نوبت دیگر بازیکنان نمی‌شوند. 

البته ایده‌ی بازی همزمان را نمی‌توان یک ایده‌ی کاملا مدرن به شمار آورد، چرا که در گذشته نیز این مکانیزم وجود داشته و در شماری از بازی‌های کلاسیک استفاده شده؛ اما نحوه‌ی پیاده سازی این مکانیزم در بردگیم‌های جدید بسیار متفاوت از بردگیم‌ها در گذشته است و این تفاوت آنقدر چشمگیر بوده که می‌توان آن را یک رویکرد مدرن در طراحی بازی به شمار آورد. در ادامه به بررسی ۵ عنوان برتر در این زیر سبک می‌پردازیم که توانسته‌اند از این مکانیزم به بهترین شکل ممکن استفاده کنند.

شماره‌ی ۵ – FUSE

بازی‌های سبک همکاری از بهترین بسترها برای پیاده کردن ایده‌‌های بازی همزمان محسوب می‌شوند، زیرا بازی‌های رقابتی به خاطر خصلت درگیری محور خود کار را برای استفاده از تکنیک‌های ضد تقلب در بازی‌های همزمان سخت تر می‌کنند و از آنجایی که در زمان محدود بازی فرصت چندانی برای بررسی بازی حریفان وجود ندارد، این موضوع می‌تواند شدیدا به تجربه‌ی بازی لطمه وارد کند. هرچند که این موضوع مطلق نیست و بازی‌های بسیاری در سبک همکاری وجود دارند که با بهره گیری از مکانیزم بازی همزمان، توانسته‌اند آثار بسیار خوبی عرضه کنند؛ اما در مجموع طراحی چنین عنوان‌هایی چالش‌های بیشتری نیز به همراه دارد.

بازی فیوز یک بازی همکاری است که در آن بازیکنان یک تیم متخصص خنثی کردن بمب هستند و اکنون ماموریتی به آن‌ها محول شده که باید یک ناحیه‌ی بمب گذاری شده را پاکسازی کنند. چالش‌ها از جایی شروع می‌شود که اعضا به این مساله که تنها ده دقیقه تا انفجار ده‌ها بمب زمان باقیست پی می‌برند.

بازیکنان یک کیسه‌ی تاس در اختیار یک نفر که به عنوان رهبر گروه مشخص می‌شود و در طول بازی تغییر می‌کند قرار می‌دهند و او باید به تعداد بازیکنان از درون این کیسه، تاس بیرون بیاورد. از طرفی هر بازیکن در جلوی خود کارت‌هایی دارد که این کارت‌ها در واقع بمب‌های بازی هستند و روی آن‌ها الگو‌هایی از نحوه‌ی قرار دهی تاس‌ها مشخص شده. بازیکنان در طول بازی سعی دارند تا با استفاده از ۵ رنگ تاسی که در بازی وجود دارد، الگو‌های روی کارت‌ها را در سریع‌ترین زمان ممکن بسازند تا پیش از به پایان رسیدن این ۱۰ دقیقه‌ی پر استرس، همه‌ی بمب‌ها را خنثی کرده باشند.

شماره‌ی ۴ – Loony Quest

بازی لونی کوئست یکی از بازی‌هایی است که شما را به معنای واقعی کلمه سرگرم می‌کند. این بازی با وجود داشتن تصویر سازی کارتونی و شاید در نگاه اول کودکانه‌ای که دارد، می‌تواند برای هر بازیکنی سرگرم کننده باشد و به جرات ارزش صرف کردن زمان برای تجربه‌ی تک تک سری ماموریت‌های خود را دارد. مهم‌ترین نکات این بازی نیاز به استفاده از مهارت درک بصری و تسلط بر روی دست خود در هنگام کشیدن خطوط است که ترکیب شدن این دو با مکانیزم بازی همزمان توانسته تا یک عنوان بسیار متفاوت را پدید آورد.

شماره‌ی ۳ – Magic Maze

شاید بتوان گفت که این بازی یکی از خلاقانه‌ترین بازی‌های تولید شده طی سال‌های اخیر است که توانسته هم از لحاظ تماتیک و هم گیم پلی، بازی‌ای را به مخاطب تحویل دهد که هرگز عنوانی مشابه آن را ندیده است. داستان بازی راجع به چهار شخصیت فانتزی است که برای رفتن به ماجراجویی خود نیاز به وسایل خاصی دارند اما از قراری پول کافی برای خریدن آن‌ها را ندارند و تصمیم می‌گیرند تا این وسایل را از یک شعبه‌ی فروشگاه زنجیره‌ای بدزدند یا به قول خود قرض بگیرند.
نکته‌ی جالبی که در بازی وجود دارد آن است که بازیکنان در این بازی به جای آنکه نقش این شخصیت‌ها را عهده دار باشند، اکشن‌های بازی هستند؛ به عنوان مثال یک بازیکن اکشن بالا رفتن، یکی اکشن استفاده از پله برقی و... است که بر روی تمامی شخصیت‌ها انجام می‌شوند.

هدف بازیکنان به دست آوردن وسیله‌ی مورد نیاز هر شخصیت و سپس فرار از فروشگاه است. بازیکنان در طول بازی امکان صحبت با یکدیگر را ندارند. همچنین یک ساعت شنی ۳ دقیقه‌ای در بازی وجود دارد که در صورت اتمام آن اگر نتوانسته باشند هر ۴ شخصیت را فراری دهند، بازی را می‌بازند.

شماره‌ی ۲ – Space Alert

از آنجایی که در جریان بازی‌های همزمان، بازیکن باید تمام قوانین بازی را در لحظه تجزیه و تحلیل کند و آن‌ها را در کنش‌های خود اعمال کند، معمولا طراحان بازی سعی می‌کنند تا قوانین بازی را زیاد پیچیده نکنند، زیرا ممکن است این کار جامعه‌ی مخاطب شان را بسیار کوچک‌تر کند. اما آقای ولادا خواتیل طراحی نبوده که از پیاده کردن ایده‌های خود ترسی داشته باشد و تجربه ثابت کرده که مخاطبان نیز چیزی غیر از این از او نمی‌خواهند.
بازی Space Alert نه تنها بین بازی‌های Real-Time بازی پیچیده‌ای محسوب می‌شود، بلکه در مقایسه با اکثریت عناوین روتین  بوردگیم نیز بازی نسبتا سختی به شمار می‌رود. اما با چند دقیقه از تجربه‌ی بازی به سرعت متوجه می‌شوید که این بازی بدون انجام این کار هرگز نمی‌توانست احساس خدمه‌ی یک کشتی فضایی و چالش‌های این گروه برای نجات خود و سفینه‌‌ای که در آن هستند را به شما منتقل کند. این بازی با وجود داشتن قوانین نسبتا دشوار، یک تجربه‌ی کامل و فوق العاده از این سبک بازی‌ها به شمار می‌رود که البته با توجه به کارنامه‌ی قدرتمند طراح این بازی انتظاری غیر از این نمی‌توان داشت.

شماره‌ی ۱ – Captain Sonar

کار تیمی یکی از جذاب ترین تجربه‌هایی است که یک نفر در زندگی خود می‌تواند با آن سر و کار داشته باشد. این که شما در یک زمینه بسیار متخصص هستید و همکار شما در یک زمینه‌ی دیگر و همینطور هرکدام از دیگر افراد تیم شما، و همگی در کنار هم برای رسیدن به یک هدف مشترک تلاش می‌کنید. حس داشتن یک تیم به نوعی تداعی کننده‌ی حس یک خانواده است که نتیجه‌ی کنش‌های تک تک آن‌ها در کنار یکدیگر خروجی کل خانواده را تشکیل می‌دهد و در صورت قابل قبول بودن این خروجی، تک تک اعضا به آن افتخار می‌کنند.

به جرات می‌توان گفت که جدا از زندگی واقعی، در بازی‌ها نیز کار تیمی حسی فوق العاده دارد که مشابه آن در بازی‌های دیگر به هیچ وجه دیده نمی‌شود. اما در عموم بازی‌های رومیزی که از مکانیزم بازی تیمی بهره می‌گیرند، کار‌های تیمی تنها در غالب همکاری انجام می‌شود و تخصص و قابلیت‌های بازیکنان، تفاوت چشمگیری با یکدیگر ندارند. اما بازی‌های معدودی بسیار هنرمندانه حس اسپشیالیست بودن را به تک تک بازیکنان به طور مجزا منتقل می‌کنند و در کنار آن، این حس را در گرو عملکرد تیم محور آ‌ن‌ها قرار می‌دهند. 

بازی کاپیتان سونار، عنوانی است که می‌تواند در تجربه‌ی خود به تک تک بازیکنان احساس قدرت به واسطه‌ی نیاز سایر هم تیمی‌های شان به آن‌ها را بدهد و در کنار آن، این موضوع را که توانایی آن‌ها بدون وجود هم تیمی ها کارآمد نیست را نیز گوشزد کند.

بهترین حالت برای تجربه‌ی این بازی ۸ نفره و به صورت همزمان است (زیرا امکان بازی نوبتی و با تعداد کمتر نیز وجود دارد)، زیرا در این حالت بازیکنان هر دو تیم، نقش مخصوص خود را در زیردریایی دارند و بازی بیش از هر حالت دیگری می‌تواند به آن‌ها حس و حال خدمه‌ی یک زیر دریایی را منتقل کند.

 
تاریخ درج: 1399/05/25
این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات ثبت شده کاربران
تعداد نظرات ثبت شده: 0
  • فرم ارسال نظر
ورود به سایت
  • * نام کاربری (شماره همراه)
  • * کلـــمه عبــور
رمز عبورم را فراموش کرده ام؟
هنوز در سایت ثبت نام نکرده اید؟